• سرایت هیجانی در فضای مجازی

      سرایت هیجانی در فضای مجازی

      سرایت هیجانی در فضای مجازی

      "پس از یک رویداد هیجانی، از افراد انتظار میرود که به دنبال فرصت های اجتماعی برای بیان کلامی تجربه خود باشند." (ریمه و همکاران، 1991)
      فرصت اجتماعی بیان تجربیات زیسته، در عصر دیجیتال متفاوت از گذشته شده است. بخش اعظم این تفاوت نیز از پیشرفت روزافزون تکنولوژی و بالأخص، ظهور رسانه های دیجیتال و شبکه های اجتماعی نشأت می گیرد. بحث سرایت هیجانی در فضای مجازی روز به روز توجه بیشتری را در محافل علمی به خود جلب کرده و روند رو به رشدی از تحقیقات و چالش های متعاقب آن را به راه انداخته است.

      پیش از ورود به بحث لازم است اندکی با مفهوم هیجان و هیجان مجازی آشنا شده و سپس به بررسی یافتههای علمی روز و مسیر آینده تحقیقات بپردازیم.

      هیجان
      هیجانها، پاسخهای کوتاهمدت، احساسی، هدفمند، ابرازگر[1] و بدنی هستند که به ما کمک میکنند تا با فرصتها و چالشهایی که در طول وقایع مهم زندگیمان با آنها روبرو هستیم، سازگار شویم (ریو[2]، .(2017 آنها همچنین تا حدی نیز حالتهای احساسی[3] هستند، چراکه منجر به تجربه احساسی خاصی مانند عصبانیت یا شادی می‌‌شوند. علاوه بر این، هیجانها عواملی معطوف به هدف تلقی میشوند؛ دقیقاً مانند گرسنگی که هدفمند است و انگیزههایی برای عمل ایجاد میکند. بهعنوانمثال، خشم برای انجام اموری ایجاد انگیزه میکند که در غیر این حالت، احتمالاً انجامشان نمیدهیم، مانند جنگ با دشمن یا اعتراض به بیعدالتی. وقتی هیجانی هستیم، سیگنالهای قابل تشخیص چهرهای، بدنی و صوتی ارسال میکنیم که کیفیت و شدت هیجانها ما را به دیگران منتقل میکند (ریو، 7201).
      در پاسخ به این سؤال که چند هیجان وجود دارد، دیدگاههای مختلفی ارائهشده است. برمبنای دیدگاهی تکاملی، شش هیجان اصلی عبارتاند از: علاقه، شادی، غم، خشم، نفرت، و ترس (ایزارد[4]، 2007، 2011).

      هیجانهای مجازی[5]
      هیجانهای مجازی، به فرایندهای عاطفی در شبکههای اجتماعی مربوط میشود و شامل ارتباطات باواسطهای است که تحت تأثیر حالات هیجانی افراد قرار دارند و بهنوبه خود ممکن است منجر به فراخوانی[6] یا تعدیل[7] حالات هیجانی افراد در شبکهها و درنتیجه تغییر حالت جامعه الکترونیکی[8] بهعنوان یک کل، شود (هالیست[9]،2016).
      هیجانها بهندرت در انزوای اجتماعی تجربه می‌‌شوند؛ بلکه تجربه عاطفی، فرایند اجتماعی مهمی را تحریک و بهطور مداوم تغذیه میکند. هر فرد تجربیات هیجانی خود را با دیگران به اشتراک میگذارد؛ کسانی که در مورد این تجربیات شنیدهاند، به‌‌نوبه خود مردم اطراف خود را از آنچه شنیدهاند آگاه میکنند. بهاینترتیب، آنها بهطور همزمان اطلاعات هیجانی، تأثیر هیجانی این اطلاعات و نیاز به اشتراک اطلاعات را بهیکباره منتشر میکنند (هالیست، 2016). ازنظر یک چارچوب نظری در پاسخ به این سؤال که چرا مردم اشتیاق دارند با انتشار افکار و هیجانها خود در شبکههای اجتماعی، خود را ابراز کنند، مفهوم اشتراک اجتماعی هیجانها[10] مطرح میشود. مطابق این رویکرد، انسانها میبایست هیجانهای خود را بیان کنند تا بتوانند معنی آنها را درک نمایند (ریمه[11] و همکاران، 1998).

      سرایت هیجانی[12]
      با توجهبه تحقیقات انجامشده، سرایت عواطف یا هیجانها بهعنوان فرایندی تعریف میشود که بهموجب آن، عواطف فرد ادراککننده[13] [H1] در اثر قرار گرفتن در معرض هیجانهای دیگران، بیشتر به آنها شبیه میشود. سرایت هیجانی میتواند آگاهانه یا ناخودآگاه اتفاق بیفتد و به مدت کوتاهی، از چند ثانیه تا چند دقیقه، ادامه یابد.

      سرایت هیجانی در رسانههای دیجیتال[14] (گلدنبرگ و گروس[15]، 2020)
      شرکتهای رسانه‌‌‌‌های دیجیتال، انگیزه کافی برای تنظیم هیجانی کاربران را دارند و این‌‌امر، بهطور بالقوه فراوانی و شدت قرار گرفتن کاربران در معرض هیجانها و درنتیجه سرایت عواطف را افزایش میدهد. در واقع، قرار گرفتن در معرض هیجانهای تولیدشده بواسطه سایر افراد، به مشغول شدن کاربران کمک میکند. بر همین اساس، پلتفرمهای رسانه‌‌ها‌‌ی دیجیتال، معمولاً رقابت برای جلبتوجه و تقویت مثبت در قالب پسندیدن [16](لایک کردن) یا اشتراکگذاری[17] را برمیانگیزند. گلدنبرگ و همکاران در پژوهشی، 1.5 میلیون توییت تصادفی را از توییتر[18] بارگیری کردند و هیجانهای موجود در توییت‌‌ها را تجزیهوتحلیل نمودند. نتایج این پژوهش نشان میدهد کاربران تمایل دارند توییتهای هیجانی را در مقایسه با توییتهای غیر هیجانی پسند (لایک) کرده و باز توییت[19] کنند، اما علاوه بر این، پسند (لایک) و باز توییت هیجانهای مثبت در مقایسه با عواطف منفی، بیشتر است (گلدنبرگ و همکاران، 2019).
      در سال 2014، در مطالعهای آزمایشی، محتوای پستهای فیسبوک دستکاری شدند تا میزان سرایت عواطف، با شمارش تعداد کلمات منفی یا مثبت تولیدشده توسط کاربران اندازهگیری شود. نتایج این پژوهش نشان داد، کسانی که در معرض هیجانهای منفی یا مثبت کمتر بودند، خودشان نیز کمتر این عواطف را تولید میکردند. این نتایج نشان میدهد که عواطف ابراز شده توسط دیگران در فیسبوک بر هیجانهای ما تأثیر میگذارند. همچنین یافته‌‌ها حاکی از آن است که، برخلاف مفروضات رایج، تعامل حضوری و نشانههای غیرکلامی برای سرایت هیجانی کاملاً ضروری نیستند و مشاهده تجربیات مثبت دیگران، تجربه مثبتی برای افراد به ارمغان میآورد (کرامر[20] و همکاران، 2014). به هر صورت، این تنها مطالعه منتشر شده است که عواطف کاربران یک پلتفرم دیجیتال را بدون آگاهی آنان دستکاری میکند؛ چراکه خشم روزافزون مردم از این کار، سبب شد محقق نویسنده این گزارش در قالب یک پست عمومی فیسبوک از مردم عذرخواهی نماید.
      درنهایت، گرچه احتمالاً سرایت عواطف دیجیتال بسیار بیشتر و شدیدتر از سرایت عواطف غیردیجیتال است، این احتمال نیز وجود دارد که هرگونه قرار گرفتن در معرض هیجانهای دیگران در رسانههای دیجیتال تأثیر کمتری بر عواطف فرد داشته باشد؛ چراکه قرار گرفتن مکرر در معرض هیجانها، میتواند منجر به خوگیری یا خستگی[21] شود (کامینگز[22] و همکاران، 2002).

      یافتههای فعلی و مسیرهای آینده
      تحقیقات درحال رشد در این فضا، نشان میدهد سرایت هیجانی دیجیتال، در پاسخ به شرایط مختلف (چه به شکل عمومی و چه خصوصی) رخ میدهد. این مطلب ازآنجهت حائز اهمیت است که عصر دیجیتالی، تعداد زیادی از جنبشهای اجتماعی آنلاین را به وجود آورده است که همگی تحت تأثیر هیجانها هستند (هیل[23] و همکاران، 2010).
      به طور کلی، فرض بر این است که ابراز هیجانی قویتر، منجر به سرایت بیشتر آن میشود. بااینحال، در ادبیات پژوهش، درباره اینکه چه نوع هیجانهایی منجر به سرایت شدیدتر می‌‌شوند، اتفاقنظر اندکی وجود دارد. طبق مقاله سرایت فیسبوک (کرامر و همکاران، 2014)، به نظر می‌‌رسد میزان سرایت هیجانهای مثبت و منفی مشابه باشد که متناسب با برخی از داده‌‌های رفتاری آفلاین است (برساد[24]، 2002). بااینحال یافته‌‌های دیگر نشان می‌‌دهد هیجانهای مثبت، هم به صورت آنلاین مستعد سرایت بیشتر هستند(کوویلو[25] و همکاران، 2014؛ فرارا و یانگ[26]،2015) و هم به صورت آفلاین (بولار[27]، 2012). این نتایج باتوجه به سوگیری منفی(مردم تمایل بیشتری برای توجه به محرکهای منفی دارند) تا حدودی شگفت‌‌آور است (سوروکا[28] و همکاران، 2019). درحال حاضر تنها از یک مطالعه اطلاعاتی در دست است که نشان میدهد هیجانهای منفی و بهویژه خشم منجر به سرایت شدید در رسانه‌‌های دیجیتال میشود (فان[29] و همکاران، 2016). جالب اینجاست که روش‌‌های بهکاررفته در این مقاله مشابه یک پروژه تحقیقاتی دیگر بود که نتایج آن، سرایت شدیدتری را برای هیجانهای مثبت نشان می‌‌داد (فرارا و یانگ[30]،2015). یک تفاوت بین این دو مطالعه این است که هیجانها را در توییتهایی به زبانهای مختلف و بنابراین در زمینههای مختلف فرهنگی بررسی میکنند. بر اساس این یافتههای متناقض، یک سؤال حیاتی این است که کدام بافتها و فرهنگها منجر به سرایت قوی‌‌تر یا ضعیف‌‌تر عواطف می‌‌شوند؛ به بیان دیگر، در آینده به پژوهشهایی نیاز است که سرایت عواطف مثبت و منفی را باتوجه به بافت فرهنگی و زبانی موردبررسی قرار دهند.
      نکته اساسی دیگر اینکه، قدرت سرایت هیجانها نهتنها به شدت و نوع هیجانهای ابرازکننده بستگی دارد، بلکه به ارتباط بین افراد ابراز‌‌کننده و ادراک‌‌کننده نیز وابسته است. در حال حاضر فرض بر این است که ارتباط قوی‌‌تر بین ابراز‌‌کننده و ادراک‌‌کننده عواطف، منجر به سرایت بیشتر میشود(لین و اوتز[31]، 2015)؛ اما به نظر می‌‌رسد رابطه بین قدرت ارتباطات تعاملی و سرایت، به نوع هیجانهای ابرازشده نیز بستگی دارد (لین و همکاران، 2014). در اولین مطالعه‌‌ای که به بررسی این مهم پرداخت، نتایج نشان دادند که در روابط ضعیف‌‌تر، سرایت خشم در مقایسه با شادی، بیشتر است (فان و همکاران، 2016).
      سومین عامل حیاتی که باید در نظر گرفت، فرد ادراک‌‌کننده است[F2] . در مورد چگونگی ویژگیهای ادراک‌‌کننده‌‌ها و تاثیر آن برای سرایت، اطلاعات کمی در دست است. گلدنبرگ و گروس پیشنهاداتی برای پژوهشهای آتی، در این زمینه ارائه کردهاند:
      • میزان سرایت ممکن است تحت تأثیر عواملی مانند ویژگی‌‌های شخصیتی افراد باشد(که میتوان با رفتار کاربران در رسانههای اجتماعی ارزیابی کرد.) بهعنوانمثال، به نظر میرسد افرادی که بیشتر برونگرا و دارای مقبولیت هستند، هیجانهای بیشتری را در رسانههای دیجیتال جلب میکنند. همچنین این احتمال وجود دارد که کاربران با روانرنجورخویی بیشتر تحت تأثیر هیجان در این فضا و بهویژه عواطف منفی، قرار بگیرند (دوهرتی[32]، 1997).
      • تفاوت‌‌های فردی دیگر، مانند وضعیت (بهویژه وضعیت آنلاین)، سن، جنسیت و فرهنگ نیز احتمالاً در میزان سرایت، تأثیرگذار است (هی[33] و همکاران، 2016).
      • بهعلاوه، نتایج مطالعه جدیدی درمورد بررسی هیجانها در جوامع آنلاین نشان میدهد که کاربران فعالتر تمایل دارند با سرعت بیشتری به سمت ابراز هیجانهای منفی تغییر جهت دهند[H3] [F4] (دلویکاریو[34] و همکاران، 2016).
      برایناساس، لزوم تحقیقات بیشتری در مورد چگونگی تأثیر ویژگیهای کاربر (مانند زمان صرف‌‌شده در اینترنت)، رویکرد کاربر در شبکه اجتماعی (فعال در مقابل برخورد منفعل[35]) و توجه به نقش بافت فرهنگی در سرایت هیجانی دیجیتال، احساس میشود.

      جمع‌‌بندی
      سرایت عواطف دیجیتال را باید بهعنوان سرایت هیجانهای باواسطه درک کرد. اهداف شرکتهای رسانههای دیجیتال (افزایش فراوانی و شدت هیجانهای کاربران) بهاحتمال زیاد بهعنوان عوامل تحریکی برای سرایت عواطف دیجیتال عمل میکند. بااینحال، افزایش قرار گرفتن در معرض عواطف ممکن است به عادت و خستگی نیز بیانجامد، بهویژه با توجه به این واقعیت که ارتباط اجتماعی در رسانه‌‌های دیجیتال از معنای کمتری برخوردار است و بنابراین از سرایت عواطف دیجیتال جلوگیری میکند. پژوهشهای آینده باید ویژگیهای مختلف سرایت عواطف دیجیتال و تأثیر آنها بر میزان این سرایت را بررسی کنند.[H5] مطالعات آینده باید بپرسند چه نوع هیجانی، توسط چه کسی، به چه کسی ابراز میشود و در چه بستری میتوان سرایت قویتر یا ضعیفتر را پیشبینی کرد. درحالیکه رسانههای اجتماعی با انگیزههای اقتصادی درصدد تهییج هیجانها و گسترش آن در این فضا هستند، پژوهشهای آینده میبایست به بررسی چگونگی تأثیر این تغییرات بر مؤلفههای روانشناختی و ویژگیهای شناختی کاربران بپردازندو ابعاد گوناگون این پدیده را روشن نمایند.


      تهیه شده در گروه مطالعات بنیادین پژوهشگاه فضای مجازی


      مراجع

      Barsade, S. G. (2002). The ripple effect: Emotional contagion and its influence on group behavior. Administrative science quarterly, 47(4), 644-675.

      Bhullar, N. (2012). Self-ratings of love and fear on emotional contagion scale depend on the environmental context of rating. Current Research in Social Psychology, 2.

      Coviello, L., Sohn, Y., Kramer, A. D., Marlow, C., Franceschetti, M., Christakis, N. A., & Fowler, J. H. (2014). Detecting emotional contagion in massive social networks. PloS one, 9(3), e90315.

      Cummings, J. N., Butler, B., & Kraut, R. (2002). The quality of online social relationships. Communications of the ACM, 45(7), 103-108.

      Del Vicario, M., Vivaldo, G., Bessi, A., Zollo, F., Scala, A., Caldarelli, G., & Quattrociocchi, W. (2016). Echo chambers: Emotional contagion and group polarization on facebook. Scientific reports, 6(1), 1-12.

      Doherty, R. W. (1997). The emotional contagion scale: A measure of individual differences. Journal of nonverbal Behavior, 21(2), 131-154.

      Fan, R., Xu, K., & Zhao, J. (2016). Higher contagion and weaker ties mean anger spreads faster than joy in social media. arXiv preprint arXiv:1608.03656.

      Ferrara, E., & Yang, Z. (2015). Measuring emotional contagion in social media. PloS one, 10(11), e0142390.

      Goldenberg, A., & Gross, J. J. (2020). Digital emotion contagion. Trends in cognitive sciences, 24(4), 316-328.

      Goldenberg, A., Garcia, D., Halperin, E., Zaki, J., Kong, D., Golarai, G., & Gross, J. J. (2019). Beyond emotional similarity: The role of situation-specific motives. Journal of Experimental psychology. General, 149(1), 138-159.

      He, S., Zheng, X., Zeng, D., Luo, C., & Zhang, Z. (2016). Exploring entrainment patterns of human emotion in social media. PloS one, 11(3), e0150630.

      Hill, A. L., Rand, D. G., Nowak, M. A., & Christakis, N. A. (2010). Emotions as infectious diseases in a large social network: the SISa model. Proceedings of the Royal Society B: Biological Sciences, 277(1701), 3827-3835.

      Holyst, J. A. (2016). Cyberemotions: Collective Emotions in Cyberspace (Understanding Complex Systems) (1st ed. 2017 ed.). Springer.

      Izard, C. E. (2007). Basic emotions, natural kinds, emotion schemas, and a new paradigm. Perspectives on Psychological Science, 2, 260–280.

      Izard, C. E. (2011). Forms and functions of emotions: Matters of emotion-cognition interactions. Emotion Review, 3, 371–378.

      Kramer, A.D.I. et al. (2014) Experimental evidence of massive-scale emotional contagion through social networks. Proc. Natl. Acad. Sci. 111, 8788–8790.

      Lin, H., Tov, W., & Qiu, L. (2014). Emotional disclosure on social networking sites: The role of network structure and psychological needs. Computers in Human Behavior, 41, 342-350.

      Lin, R., & Utz, S. (2015). The emotional responses of browsing Facebook: Happiness, envy, and the role of tie strength. Computers in Human Behavior, 52(1), 29–38.

      Reeve, J. (2017). Understanding Motivation and Emotion, Seventh Edition Student Choice (7th ed.). Wiley.

      Rime, B., Mesquita, B., Boca, S., & Philippot, P. (1991). Beyond the emotional event: Six studies on the social sharing of emotion. Cognition & Emotion, 5(5-6), 435-465.
      Rimé, B., Finkenauer, C., Luminet, O., Zech, E., & Philippot, P. (1998). Social sharing of emotion: New evidence and new questions. European review of social psychology, 9(1), 145-189.

      Soroka, S., Fournier, P., & Nir, L. (2019). Cross-national evidence of a negativity bias in psychophysiological reactions to news. Proceedings of the National Academy of Sciences, 116(38), 18888-18892.



      [1] Feeling, purposive, expressive
      [2] Reeve
      [3] Emotion states
      [4] Izard
      [5] cyberemotions
      [6] elicitation
      [7] modulation
      [8] E-communities
      [9] Holyst
      [10] social sharing of emotions
      [11] Rimé
      [12] Emotion contagion
      [13] perceiver
      [14] Digital media
      [15] Goldenberg & Gross
      [16] likes
      [17] shares
      [18] Twitter API
      [19] Retwitt
      [20] Kramer
      [21] Habituation, fatigue
      [22] Cummings
      [23] Hill
      [24] Barsade
      [25] Coviello
      [26] Ferrara & Yang
      [27] Bhullar
      [28] Soroka
      [29] Fan
      [30] Ferrara & Yang
      [31] Lin & Utz
      [32] Doherty
      [33] He
      [34] Del Vicario
      [35] استفاده فعال شامل مواردی از این قبیل است: گپ زدن، به اشتراک­گذاری عکس­ها یا بهروزرسانیهای وضعیت با مخاطبان خاص یا ارسال مطالب شخصی که دیگران می­توانند درباره آنها نظر بدهند یا پسندیده شوند، بنابراین استفاده فعال می­تواند منعکس­کننده خودپنداره، کلمات یا افکار شخص باشد - استفاده غیرفعال، بهمرور، پیمایش، بازنشر مجدد پیوندها یا مشاهده محتوای دیگران اشاره دارد. استفاده غیرفعال شامل مصرف اطلاعات و بازنشر مجدد پیوندهایی است که هدف آن شخص خاصی نیست و ارتباطی با خودپنداره فرد ندارد و به حداقل تلاش نیازمند است.

      [H1]این ترجمه مناسب نیست. منظورش از پرسیور کسی هست که عواطف را درک میکند و قابلیت ادراک دارد. میشه نوشت <فرد ادراک کننده عواطف>
      [F2]همون فرد ادراک کننده عواطف منظوره؟
      [H3]؟
      [F4] [F4]more active users tend to shift more quickly to express negative emotions…
      [H5]این نکته هم اشاره کنید که پلتفرم های اجتماعی به صورت مصنوعی و با انگیزه های اقتصادی، کاربران را در معرض هیجانها بیشتری قرار میدهند. پژوهش ها باید نشان دهد این تغییرات، چگونه و بر اساس چه الگویی بر مولفه های شناختی و روانی کاربران تاثیر میگذارد.
      نظر کاربران
      نام:
      پست الکترونیک:
      شرح نظر:
      کد امنیتی:
       
آدرس: تهران، سعادت آباد، خیابان علامه شمالی، کوچه هجدهم غربی، پلاک 17
کد پستی: 1997987629
تلفن: 22073031
پست الکترونیک: info@csri.ac.ir