پیش از ورود به بحث لازم است اندکی با مفهوم هیجان و هیجان مجازی آشنا شده و سپس به بررسی یافته
های علمی روز و مسیر آینده تحقیقات بپردازیم.
هیجان
هیجان
ها، پاسخ
های کوتاه
مدت، احساسی، هدفمند، ابرازگر
[1] و بدنی هستند که به ما کمک می
کنند تا با فرصت
ها و چالش
هایی که در طول وقایع مهم زندگی
مان با آن
ها روبرو هستیم، سازگار شویم (ریو
[2]،
.(2017 آن
ها هم
چنین تا حدی نیز حالت
های احساسی
[3] هستند، چراکه منجر به تجربه احساسی خاصی مانند عصبانیت یا شادی میشوند. علاوه بر این، هیجان
ها عواملی معطوف به هدف
تلقی می
شوند؛ دقیقاً مانند گرسنگی که هدفمند است و انگیزه
هایی برای عمل ایجاد می
کند. به
عنوان
مثال، خشم برای انجام اموری ایجاد انگیزه می
کند که در غیر این حالت، احتمالاً انجامشان نمی
دهیم، مانند جنگ با دشمن یا اعتراض به بی
عدالتی. وقتی هیجانی هستیم، سیگنال
های قابل تشخیص چهره
ای، بدنی و صوتی ارسال می
کنیم که کیفیت و شدت هیجان
ها ما را به دیگران منتقل می
کند (ریو،
7201).
در پاسخ به این سؤال که چند هیجان وجود دارد، دیدگاه
های مختلفی ارائه
شده است. برمبنای دیدگاهی تکاملی، شش هیجان اصلی عبارت
اند از: علاقه، شادی، غم، خشم، نفرت، و ترس (ایزارد
[4]، 2007، 2011).
هیجانهای مجازی[5]
هیجان
های مجازی، به فرایندهای عاطفی در شبکه
های اجتماعی مربوط می
شود و شامل ارتباطات باواسطه
ای است که تحت تأثیر حالات هیجانی افراد قرار دارند و به
نوبه خود ممکن است منجر به فراخوانی
[6] یا تعدیل
[7] حالات هیجانی افراد در شبکه
ها و درنتیجه تغییر حالت جامعه الکترونیکی
[8] به
عنوان یک کل، شود (هالیست
[9]،2016).
هیجان
ها به
ندرت در انزوای اجتماعی تجربه میشوند؛ بلکه تجربه عاطفی، فرایند اجتماعی مهمی را تحریک و به
طور مداوم تغذیه می
کند. هر فرد تجربیات هیجانی خود را با دیگران به اشتراک می
گذارد؛ کسانی که در مورد این تجربیات شنیده
اند، بهنوبه خود مردم اطراف خود را از آنچه شنیده
اند آگاه می
کنند. به
این
ترتیب، آن
ها به
طور هم
زمان اطلاعات هیجانی، تأثیر هیجانی این اطلاعات و نیاز به اشتراک اطلاعات را به
یک
باره منتشر می
کنند (هالیست، 2016). ازنظر یک چارچوب نظری در پاسخ به این سؤال که چرا مردم اشتیاق دارند با انتشار افکار و هیجان
ها خود در شبکه
های اجتماعی، خود را ابراز کنند، مفهوم
اشتراک اجتماعی هیجانها[10] مطرح می
شود. مطابق این رویکرد، انسان
ها می
بایست هیجان
های خود را بیان کنند تا بتوانند معنی آن
ها را درک نمایند (ریمه
[11] و همکاران، 1998).
سرایت هیجانی[12]
با توجه
به تحقیقات انجام
شده، سرایت عواطف یا هیجان
ها به
عنوان فرایندی تعریف می
شود که به
موجب آن، عواطف فرد
ادراککننده
[13] [H1] در اثر قرار گرفتن در معرض هیجان
های دیگران، بیشتر به آن
ها شبیه می
شود. سرایت هیجانی می
تواند آگاهانه یا ناخودآگاه اتفاق بیفتد و به مدت کوتاهی، از چند ثانیه تا چند دقیقه، ادامه یابد.
سرایت هیجانی در رسانههای دیجیتال[14] (گلدنبرگ و گروس[15]، 2020)
شرکت
های رسانههای دیجیتال، انگیزه کافی برای تنظیم هیجانی کاربران را دارند و اینامر، به
طور بالقوه فراوانی و شدت قرار گرفتن کاربران در معرض هیجان
ها و درنتیجه سرایت عواطف را افزایش می
دهد. در واقع، قرار گرفتن در معرض هیجان
های تولیدشده بواسطه سایر افراد، به مشغول شدن کاربران کمک می
کند. بر همین اساس، پلتفرم
های رسانههای دیجیتال، معمولاً رقابت برای جلب
توجه و تقویت مثبت در قالب پسندیدن
[16](لایک کردن) یا اشتراک
گذاری
[17] را برمی
انگیزند. گلدنبرگ و همکاران در پژوهشی، 1.5 میلیون توییت تصادفی را از توییتر
[18] بارگیری کردند و هیجان
های موجود در توییت
ها را تجزیه
وتحلیل نمودند. نتایج این پژوهش نشان می
دهد کاربران تمایل دارند توییت
های هیجانی را در مقایسه با توییت
های غیر هیجانی پسند (لایک) کرده و باز توییت
[19] کنند، اما علاوه بر این، پسند (لایک) و باز توییت هیجان
های مثبت در مقایسه با عواطف منفی، بیشتر است (گلدنبرگ و همکاران، 2019).
در سال 2014، در مطالعه
ای آزمایشی، محتوای پست
های فیس
بوک دست
کاری شدند تا میزان سرایت عواطف، با شمارش تعداد کلمات منفی یا مثبت تولیدشده توسط کاربران اندازه
گیری شود. نتایج این پژوهش نشان داد، کسانی که در معرض هیجان
های منفی یا مثبت کمتر بودند، خودشان نیز کمتر این عواطف را تولید می
کردند. این نتایج نشان می
دهد که عواطف ابراز شده توسط دیگران در فیس
بوک بر هیجان
های ما تأثیر می
گذارند. هم
چنین یافتهها حاکی از آن است که، برخلاف مفروضات رایج، تعامل حضوری و نشانه
های غیرکلامی برای سرایت هیجانی کاملاً ضروری نیستند و
مشاهده تجربیات مثبت دیگران، تجربه مثبتی برای افراد به ارمغان می
آورد (کرامر
[20] و همکاران، 2014). به هر صورت، این تنها مطالعه منتشر شده است که عواطف کاربران یک پلتفرم دیجیتال را بدون آگاهی آنان دست
کاری می
کند؛ چراکه خشم روزافزون مردم از این کار، سبب شد محقق نویسنده این گزارش در قالب یک پست عمومی فیس
بوک از مردم عذرخواهی نماید.
درنهایت، گرچه احتمالاً سرایت عواطف دیجیتال بسیار بیشتر و شدیدتر از سرایت عواطف غیردیجیتال است، این احتمال نیز وجود دارد که هرگونه قرار گرفتن در معرض هیجان
های دیگران در رسانه
های دیجیتال تأثیر کمتری بر عواطف فرد داشته باشد؛ چراکه قرار گرفتن مکرر در معرض هیجان
ها، می
تواند منجر به خوگیری یا خستگی
[21] شود (کامینگز
[22] و همکاران، 2002).
یافتههای فعلی و مسیرهای آینده
تحقیقات درحال
رشد در این فضا، نشان می
دهد سرایت هیجانی دیجیتال، در پاسخ به شرایط مختلف (چه به شکل عمومی و چه خصوصی) رخ می
دهد. این مطلب ازآن
جهت حائز اهمیت است که عصر دیجیتالی، تعداد زیادی از جنبش
های اجتماعی آنلاین را به وجود آورده است که همگی تحت تأثیر هیجان
ها هستند (هیل
[23] و همکاران، 2010).
به طور کلی، فرض بر این است که
ابراز هیجانی قویتر، منجر به سرایت بیشتر آ
ن
می
شود. بااین
حال، در ادبیات پژوهش، درباره اینکه چه نوع هیجان
هایی منجر به سرایت شدیدتر میشوند، اتفاق
نظر اندکی وجود دارد. طبق مقاله سرایت فیس
بوک (کرامر و همکاران، 2014)، به نظر میرسد میزان سرایت هیجان
های مثبت و منفی مشابه باشد که متناسب با برخی از دادههای رفتاری آفلاین است (برساد
[24]، 2002). بااین
حال یافتههای دیگر نشان میدهد هیجان
های مثبت، هم به
صورت آنلاین مستعد سرایت بیشتر هستند(کوویلو
[25] و همکاران، 2014؛ فرارا و یانگ
[26]،2015) و هم به صورت آفلاین (بولار
[27]، 2012). این نتایج باتوجه
به سوگیری منفی(مردم تمایل بیشتری برای توجه به محرک
های منفی دارند) تا حدودی شگفتآور است (سوروکا
[28] و همکاران، 2019). درحال حاضر تنها از یک مطالعه اطلاعاتی در دست است که نشان می
دهد هیجان
های منفی و به
ویژه خشم منجر به سرایت شدید در رسانههای دیجیتال می
شود (فان
[29] و همکاران، 2016). جالب اینجاست که روشهای به
کاررفته در این مقاله مشابه یک پروژه تحقیقاتی دیگر بود که نتایج آن، سرایت شدیدتری را برای هیجان
های مثبت نشان میداد (فرارا و یانگ
[30]،2015). یک تفاوت بین این دو مطالعه این است که هیجان
ها را در توییت
هایی به زبان
های مختلف و بنابراین در زمینه
های مختلف فرهنگی بررسی می
کنند. بر اساس این یافته
های متناقض،
یک سؤال حیاتی این است که کدام بافتها و فرهنگها منجر به سرایت قویتر یا ضعیفتر عواطف میشوند؛ به بیان دیگر، در آینده به پژوهش
هایی نیاز است که سرایت عواطف مثبت و منفی را باتوجه
به بافت فرهنگی و زبانی موردبررسی قرار دهند.
نکته اساسی دیگر اینکه، قدرت سرایت هیجان
ها نه
تنها به شدت و نوع هیجان
های ابرازکننده بستگی دارد، بلکه به
ارتباط بین افراد ابرازکننده و ادراککننده نیز وابسته است. در حال حاضر فرض بر این است که ارتباط قویتر بین ابرازکننده و ادراککننده عواطف، منجر به سرایت بیشتر می
شود(لین و اوتز
[31]، 2015)؛ اما به نظر میرسد رابطه بین قدرت ارتباطات تعاملی و سرایت، به نوع هیجان
های ابرازشده نیز بستگی دارد (لین و همکاران، 2014). در اولین مطالعهای که به بررسی این مهم پرداخت، نتایج نشان دادند که در روابط ضعیفتر، سرایت خشم در مقایسه با شادی، بیشتر است (فان و همکاران، 2016).
سومین عامل حیاتی که باید در نظر گرفت،
فرد ادراککننده است[F2] . در مورد چگونگی ویژگی
های ادراککنندهها و تاثیر آن برای سرایت، اطلاعات کمی در دست است. گلدنبرگ و گروس پیشنهاداتی برای پژوهش
های آتی، در این زمینه ارائه کرده
اند:
- میزان سرایت ممکن است تحت تأثیر عواملی مانند ویژگیهای شخصیتی افراد باشد(که میتوان با رفتار کاربران در رسانههای اجتماعی ارزیابی کرد.) بهعنوانمثال، به نظر میرسد افرادی که بیشتر برونگرا و دارای مقبولیت هستند، هیجانهای بیشتری را در رسانههای دیجیتال جلب میکنند. همچنین این احتمال وجود دارد که کاربران با روانرنجورخویی بیشتر تحت تأثیر هیجان در این فضا و بهویژه عواطف منفی، قرار بگیرند (دوهرتی[32]، 1997).
- تفاوتهای فردی دیگر، مانند وضعیت (بهویژه وضعیت آنلاین)، سن، جنسیت و فرهنگ نیز احتمالاً در میزان سرایت، تأثیرگذار است (هی[33] و همکاران، 2016).
- بهعلاوه، نتایج مطالعه جدیدی درمورد بررسی هیجانها در جوامع آنلاین نشان میدهد که کاربران فعالتر تمایل دارند با سرعت بیشتری به سمت ابراز هیجانهای منفی تغییر جهت دهند[H3] [F4] (دلویکاریو[34] و همکاران، 2016).
براین
اساس، لزوم تحقیقات بیشتری در مورد چگونگی تأثیر ویژگی
های کاربر (مانند زمان صرفشده در اینترنت)، رویکرد کاربر در شبکه اجتماعی (فعال در مقابل برخورد منفعل
[35]) و توجه به نقش بافت فرهنگی در سرایت هیجانی دیجیتال، احساس می
شود.
جمعبندی
سرایت عواطف دیجیتال را باید به
عنوان سرایت هیجان
های باواسطه درک کرد. اهداف شرکت
های رسانه
های دیجیتال (افزایش فراوانی و شدت هیجان
های کاربران) به
احتمال زیاد به
عنوان عوامل تحریکی برای سرایت عواطف دیجیتال عمل می
کند. بااین
حال، افزایش قرار گرفتن در معرض عواطف ممکن است به عادت و خستگی نیز بیانجامد، به
ویژه با توجه
به این واقعیت که ارتباط اجتماعی در رسانههای دیجیتال از معنای کمتری برخوردار است و بنابراین از سرایت عواطف دیجیتال جلوگیری می
کند. پژوهش
های آینده باید ویژگی
های مختلف سرایت عواطف دیجیتال و تأثیر آن
ها بر میزان این سرایت را بررسی
کنند.[H5] مطالعات آینده باید بپرسند چه نوع هیجانی، توسط چه کسی، به چه کسی ابراز می
شود و در چه بستری می
توان سرایت قوی
تر یا ضعیف
تر را پیش
بینی کرد. درحالی
که رسانه
های اجتماعی با انگیزه
های اقتصادی درصدد تهییج هیجان
ها و گسترش آن در این فضا هستند، پژوهش
های آینده می
بایست به بررسی چگونگی تأثیر این تغییرات بر مؤلفه
های روان
شناختی و ویژگی
های شناختی کاربران بپردازندو ابعاد گوناگون این پدیده را روشن نمایند.
تهیه شده در گروه مطالعات بنیادین پژوهشگاه فضای مجازی
مراجع
Barsade, S. G. (2002). The ripple effect: Emotional contagion and its influence on group behavior. Administrative science quarterly, 47(4), 644-675.
Bhullar, N. (2012). Self-ratings of love and fear on emotional contagion scale depend on the environmental context of rating. Current Research in Social Psychology, 2.
Coviello, L., Sohn, Y., Kramer, A. D., Marlow, C., Franceschetti, M., Christakis, N. A., & Fowler, J. H. (2014). Detecting emotional contagion in massive social networks. PloS one, 9(3), e90315.
Cummings, J. N., Butler, B., & Kraut, R. (2002). The quality of online social relationships. Communications of the ACM, 45(7), 103-108.
Del Vicario, M., Vivaldo, G., Bessi, A., Zollo, F., Scala, A., Caldarelli, G., & Quattrociocchi, W. (2016). Echo chambers: Emotional contagion and group polarization on facebook. Scientific reports, 6(1), 1-12.
Doherty, R. W. (1997). The emotional contagion scale: A measure of individual differences. Journal of nonverbal Behavior, 21(2), 131-154.
Fan, R., Xu, K., & Zhao, J. (2016). Higher contagion and weaker ties mean anger spreads faster than joy in social media. arXiv preprint arXiv:1608.03656.
Ferrara, E., & Yang, Z. (2015). Measuring emotional contagion in social media. PloS one, 10(11), e0142390.
Goldenberg, A., & Gross, J. J. (2020). Digital emotion contagion. Trends in cognitive sciences, 24(4), 316-328.
Goldenberg, A., Garcia, D., Halperin, E., Zaki, J., Kong, D., Golarai, G., & Gross, J. J. (2019). Beyond emotional similarity: The role of situation-specific motives. Journal of Experimental psychology. General, 149(1), 138-159.
He, S., Zheng, X., Zeng, D., Luo, C., & Zhang, Z. (2016). Exploring entrainment patterns of human emotion in social media. PloS one, 11(3), e0150630.
Hill, A. L., Rand, D. G., Nowak, M. A., & Christakis, N. A. (2010). Emotions as infectious diseases in a large social network: the SISa model. Proceedings of the Royal Society B: Biological Sciences, 277(1701), 3827-3835.
Holyst, J. A. (2016). Cyberemotions: Collective Emotions in Cyberspace (Understanding Complex Systems) (1st ed. 2017 ed.). Springer.
Izard, C. E. (2007). Basic emotions, natural kinds, emotion schemas, and a new paradigm. Perspectives on Psychological Science, 2, 260–280.
Izard, C. E. (2011). Forms and functions of emotions: Matters of emotion-cognition interactions. Emotion Review, 3, 371–378.
Kramer, A.D.I. et al. (2014) Experimental evidence of massive-scale emotional contagion through social networks. Proc. Natl. Acad. Sci. 111, 8788–8790.
Lin, H., Tov, W., & Qiu, L. (2014). Emotional disclosure on social networking sites: The role of network structure and psychological needs. Computers in Human Behavior, 41, 342-350.
Lin, R., & Utz, S. (2015). The emotional responses of browsing Facebook: Happiness, envy, and the role of tie strength. Computers in Human Behavior, 52(1), 29–38.
Reeve, J. (2017). Understanding Motivation and Emotion, Seventh Edition Student Choice (7th ed.). Wiley.
Rime, B., Mesquita, B., Boca, S., & Philippot, P. (1991). Beyond the emotional event: Six studies on the social sharing of emotion. Cognition & Emotion, 5(5-6), 435-465.
Rimé, B., Finkenauer, C., Luminet, O., Zech, E., & Philippot, P. (1998). Social sharing of emotion: New evidence and new questions. European review of social psychology, 9(1), 145-189.
Soroka, S., Fournier, P., & Nir, L. (2019). Cross-national evidence of a negativity bias in psychophysiological reactions to news. Proceedings of the National Academy of Sciences, 116(38), 18888-18892.
[1] Feeling, purposive, expressive
[10] social sharing of emotions
[21] Habituation, fatigue
[35] استفاده فعال شامل مواردی از این قبیل است: گپ زدن، به اشتراکگذاری عکسها یا به
روزرسانی
های وضعیت با مخاطبان خاص یا ارسال مطالب شخصی که دیگران میتوانند درباره آن
ها نظر بدهند یا پسندیده شوند، بنابراین استفاده فعال میتواند منعکسکننده خودپنداره، کلمات یا افکار شخص باشد - استفاده غیرفعال، به
مرور، پیمایش، بازنشر مجدد پیوندها یا مشاهده محتوای دیگران اشاره دارد. استفاده غیرفعال شامل مصرف اطلاعات و بازنشر مجدد پیوندهایی است که هدف آن شخص خاصی نیست و ارتباطی با خودپنداره فرد ندارد و به حداقل تلاش نیازمند است
.
[H1]این ترجمه مناسب نیست. منظورش از پرسیور کسی هست که عواطف را درک میکند و قابلیت ادراک دارد. میشه نوشت <فرد ادراک کننده عواطف>
[F2]همون فرد ادراک کننده عواطف منظوره؟
[F4] [F4]more active users tend to shift more quickly to express negative emotions…
[H5]این نکته هم اشاره کنید که پلتفرم های اجتماعی به صورت مصنوعی و با انگیزه های اقتصادی، کاربران را در معرض هیجان
ها بیشتری قرار میدهند. پژوهش ها باید نشان دهد این تغییرات، چگونه و بر اساس چه الگویی بر مولفه های شناختی و روانی کاربران تاثیر میگذارد.